از مهارتهای لازم در دستورالعملهای نظارت بر تمامی مترجمان شفاهی سراسر جهان، مهارت صحت میباشد. با این حال، اندک تعاریف صریحی راجع به مفهوم صحت یا تعریفی تجمیعی از اینکه منظور از صحت در ترجمه شفاهی چیست، ارائه شده است. به عقیده سلسکوویچ (1968، 1978a) زمانی که ترجمه منجر به ارتباطی مؤثر و برابر با فهم و درک شنونده زبان اصلی شود آن زمان است که میتوان به «صحت کامل» (یا معادل فرانسوی آن fidélit absolue) رسید.
طبق تحقیقات مکتوب راجع به ارزیابی در ترجمه شفاهی، ظاهرا اتفاق آرائی بین مترجمان شفاهی و محققان این حوزه در مورد ویژگیهای ترجمه شفاهی صحیح وجود دارد. در همین راستا، پُچهاکِر (2004a) از دقت به عنوان یک معیار کاملاً پذیرفته شده یاد می کند که بسیاری از محققان سعی در کاربردی کردن آن دارند. ستون و موتا (2007) نیز در یکی از پژوهشهای خود، جهت آشنایی مترجمان شفاهی با هنجارهای کیفی صحت، بافت و موراد دیگر، همچنین به منظور آگاهی مؤسسات آموزشی و مجامع حرفهای این حوزه و در نتیجه به کارگیری این معیارها از طرف آنان، به شرح ملاکهای ارزیابی در پژوهشهای خود میپردازند. یاکوبسن (2009) تأکید میکند که صحت، بخش اصلی از ابزار جامع ارزیابی شایستگیهای مترجم شفاهی محسوب میشود.

سنجش صحت
به دو روش می توان نتیجه و محصول ترجمه شفاهی را مورد ارزیابی قرار داد:
1) به صورت مؤلفهای، یعنی برای ارزیابی ترجمه از مجموع مؤلفههای مختلفی نظیر صحت، حذف، اضافه و روانی کلام استفاده میشود
2) ارزیابی کلی، بدین معنا که ترجمه به صورت کل در نظر گرفته شده و مورد ارزیابی قرار میگیرد.
نمونههای متعددی از انواع مختلف ارزیابی در متون مربوط به ترجمه شفاهی ذکر شده است. باریک (1975)، هم صحت را که با مؤلفههایی چون حذفها، اضافهها، جانشینیها (خطاهای ترجمهای) مورد ارزیابی قرار میدهد و هم اختلالات ترجمهای؛ مکینتاش (1983) «معادل معنایی» واحدهای معنیدار را مورد سنجش قرار داد؛ ژیل (1999a، 2011) از طریق خطاها، حذفها و نابسندگیها به تحقیق و بررسی «فرضیه طنابباز» خود پرداخت. کورز (1993a) گروههای مختلف را با نتایج تحقیقات بوهلر در مورد معیارهای کیفی بررسی کرد و به «سازگاری بین مفهوم و اصل کلام» رسید. این رویکردهای مفهومی متضاد بیانگر این مطلب هستند که بدون اینکه هیچ تعریف مشخصی از مؤلفه صحت در دسترس باشد و یا در واقع هیچ توضیحی در مورد چگونگی عملکرد آن در ارزیابی ارائه شده باشد، ابزار صحت مورد استفاده قرار گرفته است.
دژان لو فل (1990) مدعی این است که استانداردی ارائه شده است که مترجمان شفاهی برای ارائه ترجمهای حرفهای به چه چیز توجه داشته باشند. ولی تا کنون تعریف معمولی از چنین استانداردی ارائه نشده است. به عنوان مثال، ژیل (1999a) به این مسئله اذعان دارد که سنجش کیفیت عمدتاً بسته به فراوانی خطاها و حذفها دارد؛ ژیل (2003) نشان داده است که نتایج مختلفی از ارزیابی ترجمه شفاهی کاربران حاصل میشود؛ در حالیکه در تحقیق کلادوس آیس و همکاران (2011) بیان شده است که ارزیابیهای مؤلفهای، متأثر از متغیر های سنجشگراند و نیز درک متفاوتی از مؤلفههای مورد ارزیابی وجود دارد.
بنا به عقیده ترنر، لی و هوانگ (2010) از روشهای زیر جهت ارزیابی محصول ترجمه مترجمان شفاهی در موقعیتهای خاص و حرفهای اعم از آزمونهای مدرک استفاده میشود:
(1) تجزیه و تحلیل خطا/ روشهای استنتاجی
(2) آزمونهای هنجاری (استفاده از مقیاسهای توصیفی در توصیف عملکرد آزمون) بدون تجزیه و تحلیل خطا/استنتاج
(3) ترکیبی از این دو روش
در آزمونهای صدور گواهی، مؤلفه صحت به صورتی مبهم تعریف شده است، شاید عمدی هم در این ابهام باشد. مؤلفه شفاهی آزمون گواهی مترجمی شفاهی دادگاه فدرال ایالات متحده آمریکا (FCICE) از به اصطلاح واحدهای امتیاز دهی استفاده میشود (به عنوان مثال کلمات و عبارات انتخاب شده نشان دهنده ویژگی های زبان است که باید “دقیق و به گونهای کامل بدون تغییر در معنی و سبک گفتار” ارائه شود)؛ به منظور قبولی در این آزمون میبایستی 80% از آنها به درستی منتقل شوند (FCICE 2014).
در بریتانیا، دفترچه راهنمای داوطلبین گواهی ترجمه شفاهی خدمات عمومی (DIPSI) توضیحات زیر را برای ارائه بالاترین سطح «صحت» در مقابل «انتقال» و «کاربرد زبانی» در واحدهای ترجمه شفاهی ارائه میدهد: داوطلب مفهوم پیام اصلی را با صحت کامل انتقال دهد؛ کلیه اطلاعات را بدون حذف، اضافه یا تحریفی منتقل کند؛ صلاحیت کامل خود در انتقال محتوای کلامی و آشنایی با موضوع را نشان دهد (IoLET 2010: 10).
مقررات صدور گواهینامه دولتی سوئد، شامل دستورالعمل های زیر برای ارزیابی است: انتقال معنایی/ اصطلاحات مترجم شفاهی میبایست مطالب اصلی هر دو طرف را ارائه دهد. طی امتحانی، انتقال معنا و مطالب از میزان انتقال عناصر معنادار محاسبه میشود. در صورتی که اطلاعات و مطالب اصلی حذف شوند، ترجمه غیر قابل قبول خواهد بود (کامارکولجی 2014، ترجمه من). آزمون گواهی مترجمی شفاهی دادگاه فدرال ایالات متحده آمریکا (FCICE) بین امتحانات اعتبارسنجی در تعیین معمول نمره قبولی (80%) بی همتا است.

تعیین صحت
اگرچه تلاش در جهت دستیابی به صحت کامل امری بدیهی به نظر میرسد، ولی تشخیص آن میتواند چالشبرانگیز باشد. ژیل (2009)، هیل (1997a) و دیگران به این مطلب اشاره کردهاند که برای رسیدن به صحت در ترجمه شفاهی، گاهی حذف امری است لازم و این واقعیت که ممکن است برای انتقال گفتاری قابل قبول در زبان مقصد مجبور باشیم کمی از معادل دقیق زبانی فاصله بگیریم. دونوان کیگیگس (1990) بر این امر تأکید دارد که صحت به یک موقعیت ارتباطی مربوط است. تعریف اندکی تا به امروز در مورد «صحت کامل» و همچنین تحقیقات کمی راجع به بررسی صحت در دسترس است.
بنا به تعریف سلسکویچ (1978a: 102)، صحت بسته به تأثیر ارتباطی ترجمه، قدرتمند است؛ زیرا به نظر میرسد که تمام انواع مترجمان و ترجمههای شفاهی را در بر میگیرد. تشخیص آن نیز دشوار است زیرا هنوز معیارهای سنجشی وجود ندارد که تعیین کند چه میزان اطلاعات برای رسیدن به فهم درست باید انتقال یابد. مطالب به هیچ وجه از لحاظ اخلاقی، فرهنگی یا زبانی یک واحد سوگیری شده نیست. میتوان ادعا کرد که تعریف سلسکویچ درباره مفهوم زبانی استاندارد، تعریفی تک بعدی و مغرضانه است. حتی شنوندگانی که سهمی از یک زبان دارند ممکن است بر اساس پیشینه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود درک متفاوتی از مطالب داشته باشند. به علاوه، صحت در ترجمه شفاهی حتی بنابر اینکه آیا جنبه تک گویی (مونولوگ) دارد یا گفتگو (دیالوگ) متفاوت است (ویدنزجو 1998). اگر معنا وجهی دو طرفه، بین دو طرف یک ترجمه شفاهی مکالمهای داشته باشد، پس صحت نیز حداقل بخشی از آن خواهد بود.
بدون شک، نگرش مشترک حداقلی وجود دارد که ترجمه شفاهی صحیح از آن نشأت میگیرد. هرچند بسیاری از محققان عناصری را که هم مترجمان شفاهی و هم مشتریهای آنان برای یک ترجمه خوب ضروری میدانند را مورد مطالعه قرار دادهاند؛ تعداد کمی از این محققان صحت را به عنوان یک سبک در نوع خود و یا تعریفهای مبتنی بر شواهد را مورد بررسی قرار دادهاند. اینکه چه نوع اطلاعاتی و یا چه مقدار از آن برای برقراری ارتباط لازم است تا حد زیادی مشخص نیست. به عقیده ژیل (2009: 35)، باید صحت یا وفاداری در ترجمه شفاهی را به نحوی ترکیب وزنی متغیری از «محتوا» (انتقال اطلاعات) و «بسته بندی» (نحوه انتقال اطلاعات) دانست که برخی مفاهیم بنیادی را عرضه میدارد. با این حال، باید بررسی شود که اطلاعات در شرایط تعاملی چقدر “کافی” و “قابل فهم” هستند.