در پاسخ به این پرسش که «چرا به ترجمه شفاهی interpreting می گویند ؟» باید بگویم که فعالیت ترجمه، چه کتبی و چه شفاهی، نیاز به نوعی تفسیر (interpretation) دارد. تفسیر در معنای هرمنوتیک به معنای استنباط منظور نویسنده/گوینده به کار می رود. خود واژه Hermeneutics از واژه یونانی ἑρμηνεύω (با تلفظ hermēneuō به معنای translate/interpret) و این واژه از ἑρμηνεύς (با تلفظ hermeneus به معنای translator/interpreter) مشتق شده است. خود این اصطلاح به تَبَع رساله Περὶ Ἑρμηνείας (با تلفظ Peri Hermeneias) ارسطو وارد فلسفه شد. این رساله با عنوان لاتین De Interpretatione شناخته می شود و در زبان انگلیسی با عنوان On Interpretation موجود است. ترجمه انگلیسی این رساله را از اینجا دانلود و مطالعه کنید یا فایل صوتی آن را از اینجا دانلود کرده گوش دهید؛ حتما این کار را بکنید!

اما این که چرا واژه interpreting برای گونه گفتاری ترجمه به صورت ویژه به کار می رود می تواند به دو دلیل باشد: یکی اینکه گفتار بیش از نوشتار از حالت معیار زبان فاصله می گیرد و به همین دلیل نیاز به تفسیر و تعبیر بیشتری دارد و دیگر اینکه گفتار دارای فوریت بیشتر و قطعیت کمتری نسبت به نوشتار است؛ فوریتش اقتضا می کند که معنا با کمک آهنگ و طرز بیان و زبان بدن و حتی محیط استخراج شود و قطعیتش کمش نیز در کنار زود ناپدید شدن واحدهای گفتار، مخاطب را بیشتر نیازمند استنتاج و تأویل می کند. البته شاید بتوان به دلیل دیگری هم اندیشید: مترجم شفاهی یک نمایش زنده از گوینده را اجرا می کند و به تعبیری خود گوینده است؛ به همین دلیل است که مترجمان حرفه ای از همان حالت اول شخص گوینده برای بیان ترجمه استفاده می کنند: گویی خود گوینده هستند.
